bipolar

اختلال دو قطبی

بیماری دو قطبی یا Bipolar Disorder وضعیتی مربوط به‌ سلامت روان است که در آن بیمار دچار نوسانات شدید خلقی می‌شود. نوسانات شامل دوره‌های اوج هیجان (مانیا یا هیپومانیا) و دوره‌های پایین‌بودن خلق‌وخو یا افسردگی است.

مدت زمان مطالعه: ۱۱ دقیقه

بیماری دو قطبی چیست؟

بیماری دو قطبی یا Bipolar Disorder وضعیتی مربوط به‌ سلامت روان است که در آن بیمار دچار نوسانات شدید خلقی می‌شود. نوسانات شامل دوره‌های اوج هیجان (مانیا یا هیپومانیا) و دوره‌های پایین‌بودن خلق‌وخو یا افسردگی است.

وقتی بیمار دو قطبی در دورۀ افسردگی است، ممکن است علاقه‌اش را نسبت به انجام بیشتر کارها از دست بدهد و احساس ناامیدی و ناراحتی داشته باشد.

در مقابل، وقتی خلق‌وخوی بیمار به سمت شیدایی (مانیا) یا هیپومانیا (حالتی که در آن فرد نوسانات خلقی کمتری نسبت به شیدایی نشان می‌دهد) حرکت می‌کند، فرد ممکن است احساس سرخوشی یا تحریک‌پذیری غیرعادی داشته باشد.

این نوسانات خلقی می‌توانند روی توانایی تصمیم‌گیری، خواب، فعالیت، انرژی، رفتار و توانایی تفکر صحیح تأثیر بگذارند.

نکتۀ مهم اینکه دوره‌های نوسانات خلقی می‌تواند به‌ندرت یا چند بار در سال اتفاق بیفتد. بنابراین ممکن است در شرایطی که بسیاری از افراد برخی از تغییرات خلقی را بین دوره‌های مختلف تجربه می‌کنند، بعضی از بیماران  هیچ‌یک از این نوسانات را نداشته باشند.

باوجوداینکه اختلال دو قطبی یا بایپولار بیماری‌ای است که در تمام طول زندگی با فرد همراه است، اما بیمار می‌تواند با دنبال‌کردن یک برنامۀ درمانی، نوسانات خلقی و سایر علائم را کنترل کند. خبر خوب اینکه در بیشتر موارد، درمان اختلال دو قطبی با کمک داروها و مشاورۀ روان‌شناسی یا روان‌درمانی امکان‌پذیر است.

اختلال دو قطبی می‌تواند در هر سنی رخ دهد، اما معمولاً در سنین نوجوانی و اوایل دهۀ بیست‌سالگی تشخیص داده می‌شود. علائم اختلال دو قطبی در افراد مختلف متفاوت است و حتی ممکن است علائم در طول دوره‌های زمانی مختلف تغییر کند.

درجه‌های مختلف اختلال دو قطبی

درجات مختلفی از اختلال دو قطبی و موارد مرتبط با آن وجود دارد که می‌تواند شامل شیدایی، هیپومانیا و افسردگی دو قطبی باشد. این تغییرات و علائم می‌توانند تأثیر زیادی روی خلق‌وخو و رفتار فرد بایپولار داشته باشند و درنتیجه روی کیفیت زندگی هم تأثیر بگذارند.

اختلال دو قطبی نوع یک

در این اختلال، فرد حداقل یک دورۀ شیدایی را تجربه می‌کند. همچنین قبل یا بعد از این دوره، بیمار دو قطبی ممکن است دوره‌های هیپومانیک یا افسردگی را هم داشته باشد. در بعضی از موارد، شیدایی ممکن است باعث توهم یا روان‌پریشی در فرد شود.

اختلال دو قطبی نوع دو

در اختلال دو قطبی نوع دو، فرد حداقل یک دورۀ افسردگی و یک دورۀ هیپومانیا داشته است؛ اما هرگز یک دورۀ شیدایی (مانیا) را تجربه نکرده است.

نکتۀ مهم اینکه بیماری دو قطبی نوع دو، حالت خفیف‌تر اختلال دو قطبی نوع یک نیست، بلکه یک طیف جداگانه است و نیاز به تشخیص جداگانه دارد. به‌طور مثال، دورۀ شیدایی اختلال دو قطبی نوع یک می‌تواند بسیار خطرناک باشد، اما در مقابل، فرد مبتلا به اختلال دو قطبی نوع دو می‌تواند دوره‌های افسردگی طولانی‌تری را تجربه کند.

اختلال سیکلوتیمیک

در این حالت، فرد حداقل به مدت دو سال (در کودکان و نوجوانان به مدت حداقل یک سال) علائمی از هیپومانیا و یا دوره‌های افسردگی خفیف را تجربه کرده است.

سایر موارد

برخی از اختلال‌های دو قطبی که می‌تواند ناشی از مصرف بعضی از داروها، الکل و یا ناشی از شرایط پزشکی و بیماری‌هایی مثل کوشینگ، مولتیپل اسکلروزیس یا سکتۀ مغزی باشد.

علائم و نشانه‌‌ها

شیدایی و هیپومانیا

شیدایی یا مانیا و هیپومانیا دو نوع مجزا از دوره‌های اختلال دو قطبی هستند اما علائم مشابهی دارند. البته علائم شیدایی شدیدتر از هیپومانیاست و مشکلات محسوس‌تری برای بیمار در محل کار، مدرسه، روابط اجتماعی و فردی ایجاد می‌کند. از طرف دیگر، دورۀ شیدایی ممکن است باعث فاصله‌گرفتن فرد از واقعیت (از نظر روانی) شود و نیاز باشد که بیمار در بیمارستان بستری شود.

بیمار در هر دو دورۀ مانیا و هیپومانیا سه مورد یا بیشتر علائم زیر را نشان می‌دهد:

  • به شکل غیرعادی شاد، پرجنب‌وجوش و عصبی
  • افزایش فعالیت و انرژی یا بی‌قراری
  • اعتماد به‌نفس یا احساس سرخوشی به شکل اغراق‌آمیز
  • نیاز به خواب کمتر
  • پرحرفی به‌صورت غیرمعمول
  • حواس‌پرتی
  • تصمیم‌گیری ضعیف؛ به‌طور مثال خرید بی‌هدف و زیاد و رفتارهای پرخطر جنسی

علائم افسردگی اساسی

علائم یک دورۀ افسردگی اساسی به‌قدری شدید است که می‌تواند روی کیفیت زندگی روزمره مثل فعالیت در محیط کار یا مدرسه، روابط و فعالیت‌های اجتماعی بیمار تأثیر بگذارد و مشکلات قابل‌توجهی ایجاد کنند.

فرد در دورۀ افسردگی اختلال دو قطبی معمولاً پنج مورد یا بیشتر علائم زیر را نشان می‌دهد:

  • خلق افسرده؛ فرد احساس پوچی، غم، ناامیدی و گریه دارد (در کودکان و نوجوانان، خلق افسرده می‌تواند به شکل تحریک‌پذیری ظاهر شود).
  • از دست دادن علاقه یا لذت نبردن از بیشتر فعالیت‌ها
  • کاهش قابل‌ توجه وزن در صورت نداشتن رژیم غذایی به‌خصوص، افزایش وزن، کاهش یا افزایش اشتها (در کودکان، نداشتن افزایش وزن مطابق انتظار، می‌تواند نشانۀ افسردگی باشد).
  • خواب زیاد یا بی‌خوابی
  • بی‌قراری
  • خستگی یا از دست دادن انرژی
  • احساس بی‌ارزشی یا احساس گناه بیش‌ازحد 
  • کاهش توانایی تفکر، تمرکز و تصمیم‌گیری
  • تفکرات خودکشی

سایر علائم اختلال دو قطبی

علائم و نشانه‌های اختلال دو قطبی نوع یک و نوع دو می‌تواند شامل موارد دیگری مثل اضطراب، مالیخولیا، روان‌پریشی و موارد دیگری هم باشد.

نکتۀ مهم اینکه زمان بروز علائم ممکن است شامل دوره‌های مخلوط یا تغییر سیکل سریع باشد. علاوه‌براین، علائم اختلال دو قطبی ممکن است در طول دورۀ بارداری یا هم‌زمان با تغییر فصل اتفاق بیفتد یا تغییر کند.

عوامل مؤثر در ابتلا

  • موارد زیر از جمله عواملی هستند که می‌توانند خطر ابتلا به بیماری دو قطبی را افزایش بدهند یا به‌عنوان محرک برای اولین دوره عمل کنند.
  • داشتن یکی از بستگان درجه‌یک، مانند والدین یا خواهر و برادر مبتلا به اختلال دو قطبی
  • دوره‌های استرس زیاد، مثل مرگ یکی از عزیزان یا وقایع آسیب‌زنندۀ دیگر
  • سوءمصرف مواد مخدر یا الکل

علائم هشدار

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

با وجود تغییرات زیاد در خلق‌وخو، اغلب افراد مبتلا به بیماری دو قطبی نمی‌دانند که بی‌ثباتی عاطفی آن‌ها چقدر زندگی خود و عزیزانشان را مختل می‌کند؛ درنتیجه این افراد درمان لازم را دریافت نمی‌کنند.

برخی از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی ممکن است از دوره‌های سرخوشی و بهره‌وری بیشتر لذت ببرند؛ بااین‌وجود، این سرخوشی همیشه با یک سقوط عاطفی همراه است و ممکن است فرد را افسرده کرده یا با مشکلات عاطفی، مالی یا مشکل در ارتباطات روبه‌رو کند.

ازآنجایی‌که درمان اختلال دو قطبی به‌خودی‌خود امکان‌پذیر نیست، اگر شخص حس کند که علائم بیماری را دارد، بهتر است از پزشک کمک بگیرد.

چه زمانی باید کمک اضطراری دریافت کرد؟

فکرکردن به خودکشی و تلاش برای انجام آن در افراد با اختلالات دوقطبی، رایج است بنابراین اگر حس کردید که قصد آسیب‌رساندن به خود را دارید بهتر است سریع با اورژانس تماس بگیرید یا به یکی از اعضای خانواده یا دوستان خود اطلاع دهید.

اگر یکی از عزیزانتان در خطر خودکشی قرار دارد یا اقدام به خودکشی کرده است، بهتر است ترتیبی بدهید که یک نفر در کنارش بماند و خیلی سریع با اورژانس تماس بگیرید. اگر فکر می‌کنید می‌توانید شرایط را کنترل کنید، می‌توانید فرد را شخصاً و سریع به بیمارستان برسانید.

تشخیص

برای اینکه بیماری دو قطبی در فرد تشخیص داده شود، مجموعه‌ای از بررسی‌های زیر انجام می‌شود.

بررسی‌های بالینی

معاینۀ فیزیکی

ممکن است پزشک برای شناسایی هر نوع مشکل پزشکی که می‌تواند علائم مختلف اختلال را در بیمار ایجاد کند، مجموعه‌ای از معاینه‌های فیزیکی و آزمایشگاهی را انجام دهد.  

ارزیابی روان‌پزشکی

ممکن است پزشک، بیمار را برای ارزیابی بیشتر به یک روان‌پزشک ارجاع بدهد. در این جلسات، روان‌پزشک با بیمار دربارهٔ افکار، احساسات و الگوهای رفتاری گفت‌وگو می‌کند.

گاهی روان‌پزشک با اجازۀ بیمار، برای یافتن اطلاعاتی در رابطه با علائم بیماری، با اعضای خانواده یا دوستان نزدیک فرد هم گفت‌وگو می‌کند.

 نمودار تغییرات خلق‌وخو

ممکن است روان‌پزشک از بیمار بخواهد که خلق‌وخو، الگوهای خواب و هر علامتی که به تشخیص بیماری و درمان آن کمک می‌کند، ثبت کند.

بررسی‌های آزمایشگاهی

در بررسی‌های آزمایشگاهی برای تشخیص بیماری دو قطبی معمولاً آزمایش خون برای فرد تجویز می‌شود تا سایر علت‌های بروز علائم مثل پرکاری تیروئید رد شود.

بررسی‌های تصویربرداری

بررسی‌های تصویربرداری در تشخیص اختلال دوقطبی جایگاهی ندارد.

درمان

درمان اختلال دو قطبی به بهترین شکل توسط یک تیم پزشکی شامل پزشک، روان‌پزشک و پرستار، در تشخیص و درمان اختلال دو قطبی انجام می‌شود.

مصرف داروها برای کنترل علائم بیماری، کاهش مدت زمان بستری‌ در بیمارستان و تثبیت خلق‌وخو توسط پزشک مربوطه (روان‌پزشک) تجویز می‌شود.

اگر فرد افکار خطرناکی مثل میل به خودکشی یا نشانه‌هایی از توهم یا هزیان‌گویی داشته باشد، ممکن است لازم باشد برای کنترل علائم، بیمار برای مدتی در بیمارستان بستری شود.

دریافت خدمات درمانی و روان‌پزشکی در بیمارستان می‌تواند فرد را ایمن و آرام نگه دارد و کمک کند تا خلق‌وخوی بیمار، فارغ از اینکه در کدام دورۀ بیماری است (شیدایی یا افسردگی)، تثبیت شود.

 درمان دارویی

داروهای متعددی برای درمان اختلال دوقطبی تجویز می‌شوند. نکتۀ مهم اینکه دوز داروها و نوع آن‌ها با توجه به علائم فرد تجویز می‌شود. این داروها می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

تثبیت‌کننده‌های خلق‌وخو

بیمار معمولاً برای کنترل دوره‌های شیدایی یا هیپومانیک به داروهای تثبیت‌کنندۀ خلق‌وخو نیاز دارد. از جمله داروهای تثبیت‌کنندۀ خلقی می‌توانیم به لیتیم والپروئیک اسید، کاربامازپین و لاموتریژین اشاره کنیم.

آنتی سایکوزها

اگر علائم افسردگی دو قطبی یا شیدایی علیرغم درمان با سایر داروها ادامه پیدا کند، پزشک یک داروی ضد سایکوز مثل اولانزاپین ریسپریدون، کوتیاپین، آریپیپرازول را هم تجویز می‌کند. ممکن است پزشک بنا به صلاحدید، بعضی از این داروها را به‌تنهایی یا همراه با داروی تثبیت‌کنندۀ خلق‌وخو تجویز کند.

ضدافسردگی‌ها

پزشک ممکن است یک داروی ضد افسردگی را برای کنترل افسردگی به درمان اضافه کند. ازآنجایی‌که گاهی اوقات یک داروی ضد افسردگی می‌تواند باعث شیدایی شود، معمولاً این دارو همراه با یک تثبیت‌کنندۀ خلق یا آنتی سایکوز تجویز می‌شود.

داروهای ضد اضطراب

داروهای خانوادۀ بنزودیازپین‌ ممکن است به کاهش اضطراب و بهبود خواب کمک کنند، اما معمولاً به‌صورت کوتاه‌مدت مصرف می‌شوند.

درمان غیردارویی

روان‌درمانی

روان‌درمانی بخش مهمی از درمان اختلال دو قطبی است و می‌تواند در محیط‌های فردی، خانوادگی یا گروهی انجام شود. انواع روان‌درمانی می‌توانند کمک‌کننده باشند؛ ازجمله:

ریتم‌درمانی بین فردی و اجتماعی (IPSRT)

طراحی یک برنامۀ روزانه برای خواب، رژیم غذایی و ورزش می‌تواند برای مبتلایان به اختلال دو قطبی مفید باشد، بنابراین در ریتم‌درمانی بین فردی و اجتماعی، روی تثبیت ریتم‌های روزانه مانند خواب، بیداری و زمان مصرف غذا تمرکز می‌کنند. زیرا داشتن یک روال ثابت، به مدیریت بهتر خلق‌وخو کمک می‌کند.

درمان‌شناختی رفتاری (CBT)

این دوره روی شناخت باورها و رفتارهای ناسالم و منفی و جایگزینی آن‌ها با باورهای سالم و مثبت متمرکز است. CBT می‌تواند به شناسایی عواملی که باعث ایجاد دوره‌های دوقطبی در فرد می‌شود، کمک کند و در کنار این موضوع، راهبردهای مؤثری برای مدیریت استرس و کنار‌آمدن با موقعیت‌های ناراحت‌کننده را به بیمار آموزش می‌دهد.

آموزش روانی

یادگیری دربارهٔ اختلال دو قطبی (آموزش روانی) می‌تواند به بیمار و عزیزانش در درک بهتر بیماری کمک کند. داشتن اطلاعات کافی دربارۀ اتفاقاتی که در طول بیماری رخ می‌دهد و آنچه اتفاق می‌افتد، کمک می‌کند تا بیمار پشتیبانی بهتری دریافت کند، مشکلات را بهتر بشناسد و با ایجاد برنامه‌ای برای جلوگیری از شدت‌گرفتن بیماری، به درمان ادامه بدهد.  

درمان خانواده‌محور

حمایت خانواده و ارتباط با آن‌ها می‌تواند به شناخت و تشخیص علائم هشداردهندۀ نوسانات خلقی توسط اعضای خانواده و بیمار کمک کرده و در نهایت به رعایت بهتر برنامۀ درمانی و مدیریت بیماری کمک کند.

سایر روش‌های درمانی

با توجه به نیاز بیمار، ممکن است روش‌های دیگری نیز به درمان افسردگی اختلال دو قطبی اضافه شود؛ این روش‌ها می‌تواند یکی از موارد زیر باشد:

الکتروشوک درمانی (ECT)

اگر بیمار با مصرف داروها بهتر نشود، یا نتواند داروهای ضد افسردگی را به دلایل مختلف مثل بارداری مصرف کند، یا خطر اقدام به خودکشی در او بالا رفته باشد؛ الکتروشوک درمانی به‌عنوان یکی از راه‌های درمان اختلال دو قطبی مطرح می‌شود.

در این نوع درمان، جریان‌های الکتریکی از مغز عبور می‌کنند و عمداً باعث ایجاد یک شوک‌ الکتریکی کوتاه می‌شوند. به نظر می‌رسد این جریان‌های کوتاه، تغییراتی را در مغز ایجاد می‌کنند که می‌تواند علائم برخی از بیماری‌های روانی را معکوس کند.

تحریک مغناطیسی مغز (TMS)

تحریک مغناطیسی مغز (TMS) یا ترانس کرانیال به‌عنوان یک گزینه برای کسانی که به داروهای ضد افسردگی پاسخ نمی‌دهند، ممکن است کمک کننده باشد. 

تغذیه و مکمل

رژیم غذایی

اگر به‌دلیل مصرف داروها با چالش‌هایی مثل اضافه‌وزن مواجه هستید، بهتر است حتماً با پزشک یا متخصص تغذیه در این رابطه گفت‌وگو کنید.

برای بهبود خلق‌‌وخو و سطح انرژی، یک رژیم مدیترانه‌ای که عمدتاً شامل میوه، حبوبات، سبزیجات و کاهش مصرف گوشت قرمز است، داشته باشید.

مکمل‌ها

اطلاعات در رابطه با تأثیر مکمل‌ها روی درمان افسردگی اختلال دو قطبی، اغلب ضدونقیض و گاهی حتی بی‌نتیجه است. بنابراین توصیه می‌کنیم قبل از مصرف هر نوع مکمل در رابطه با تأثیر آن روی درمان اختلال افسردگی یا تداخل با سایر داروها، حتماً با پزشک مشورت کنید.

به‌هرحال، اگر می‌خواهید علاوه بر درمان توصیه‌شده توسط پزشک، از داروهای جایگزین یا مکمل استفاده کنید، بهتر است اقدامات احتیاطی زیر را انجام دهید:

  • از قطع خودسرانۀ مصرف داروهای تجویزشده یا شرکت نکردن در جلسات درمانی، خودداری کنید؛ زیرا وقتی از درمان اختلال دو قطبی صحبت می‌کنیم، باید بدانیم که طب جایگزین یا انواع مکمل‌ها نمی‌توانند جانشین مراقبت‌های پزشکی منظم باشند.  
  • با گروه پزشکی، روانشناس و روان‌پزشک خود صادق باشید و دقیقاً به آن‌ها بگویید که از کدام درمان‌های جایگزین یا مکمل استفاده می‌کنید یا می‌خواهید امتحان کنید.
  • از خطرات احتمالی آگاه باشید. مصرف مکمل‌ها و داروهایی که نیاز به نسخه ندارند (مانند محصولات گیاهی و طبیعی)، بی‌خطر نیست و ممکن است عوارض جانبی ناشی از آن‌ها، در روند درمان فرد، اختلال ایجاد کند یا با داروهای تجویزشده توسط پزشک، تداخل داشته باشد. بنابراین پیش از مصرف، حتماً با پزشک مشورت شود.

ویتامین‌های B1 ،B6 ،B12

شواهد مناسبی برای نشان‌دادن تأثیر این ویتامین‌ها در کمک به درمان اختلال دو قطبی وجود ندارد.

ویتامین D

بعضی از مطالعات، ارتباط کمی بین افسردگی و ویتامین D را نشان می‌دهند. بااین‌وجود، شواهد کافی برای توصیۀ آن در دورۀ افسردگی دو قطبی وجود ندارد.

اسیدفولیک (ویتامین B9)

با توجه به تأثیرات بالینی متعددی که از این ویتامین دیده شده است، با توجه به نظر پزشک، ممکن است به درمان اضافه شود.

 زینک

برخی مطالعات نشان داد‌ه‌اند زینک ممکن است در بهبود اثربخشی درمان ضد افسرگی کمک‌کننده باشد.

منیزیم

تجویز منیزیم به صلاح‌دید پزشک و علائم بیمار بستگی دارد.

کوآنزیم Q10

کوآنزیم ماده‌ای شبیه به ویتامین در بدن است که به مقدار کم در گوشت‌ها و غذاهای دریایی وجود دارد. از این ماده برای بهبود سلامت قلب استفاده می‌شود. مطالعات نشان داده‌اند در برخی از افراد می‌تواند علائم ناشی از افسردگی را کاهش دهد.

زندگی با اختلال دو قطبی

خودمراقبتی

پزشک شما ممکن است برای کنترل رفتارهایی که علائم اختلال دو قطبی را بدتر می‌کند، تغییراتی در سبک زندگی توصیه کند. برخی از این تغییرات عبارت‌اند از:

نوشیدن الکل و مصرف مواد مخدر و دخانیات را ترک کنید

ترک نوشیدن الکل و استفاده‌نکردن از مواد مخدر مثل تنباکو، ضروری است؛ زیرا ممکن است این مواد با داروهای مصرفی برای درمان اختلال دو قطبی تداخل داشته باشند. از طرف دیگر، این مواد می‌توانند اختلال دو قطبی را بدتر کرده یا تغییر خلق دوره‌ای ایجاد کنند.

بنابراین اگر الکل‌، سیگار و سایر مواد مخدر را مصرف می‌کنید به پزشک خود اطلاع دهید؛ زیرا در غیر این صورت، کنترل اختلال دوقطبی ممکن است بسیار دشوار باشد.

دفتر خاطرات روزانه یا نمودار خلقی داشته باشید

با تحت نظر داشتن رفتار، افکار و احساسات روزانه، می‌توانید محرک‌های احتمالی‌ای که به ایجاد دوره‌های افسردگی یا شیدایی منجر می‌شوند، شناسایی کرده و از میزان پاسخ به درمانتان باخبر شوید.

برنامۀ خواب سالم داشته باشید

اختلال دو قطبی می‌تواند الگوهای خواب شما را تحت تأثیر قرار دهد. از طرف دیگر، تغییرات دائمی در زمان خواب، می‌تواند به شروع یک دورۀ تغییرات خلقی منجر شود. بنابراین بهتر است خواب سالم و کافی را به‌عنوان اولویت در برنامۀ روزانه در نظر بگیرید، به‌صورتی که در ساعتی مشخص بخوابید و از خواب بیدار شوید.

مدیتیشن

تحقیقات نشان داده است که مدیتیشن می‌تواند در بهبود افسردگی اختلال دو قطبی مؤثر باشد.

کنترل استرس و حفظ روابط سالم

استرس و اضطراب می‌توانند علائم اختلال دوقطبی را در افراد مبتلا به بیماری، بیشتر کنند. بنابراین بهتر است در قدم اول، استرس و اضطراب خود را کنترل کنید. 

پیگیری روند درمان

ادامۀ درمان حتی در مواقعی که بیمار حال بهتری دارد؛ از جملهٔ مواردی است که باید به آن توجه کرد. استفاده‌نکردن از درمان، می‌تواند منجر به شدت‌گرفتن علائم جزئی بیماری شود و به نوسانات شدید خلقی و شروع دوره‌های شیدایی و افسردگی منجر شود.

پزشک ممکن است با توجه به وضعیت فرد، برنامۀ درمانی روزانه‌ای را پیشنهاد بدهد.  در این برنامه، معمولاً پشتیبانی و مشاورۀ مورد نیاز بیمار نیز ارائه می‌شود.

ورزش

ثابت‌ شده است که ورزش به‌طورکلی می‌تواند در بهبود خلق‌وخو و سلامت روان نقش مؤثری داشته باشد. بنابراین ممکن است به کنترل علائم اختلال دو قطبی کمک کند. ازآنجایی‌که اضافه‌وزن هم یکی از عارضه‌های مصرف داروهای اختلال دو قطبی است، بنابراین ورزش می‌تواند در کنترل وزن مناسب هم نقش داشته باشد.

بیماری دو قطبی در کودکان

تشخیص بیماری دو قطبی در کودکان

اگرچه تشخیص اختلال دو قطبی در کودکان و نوجوانان شامل همان معیارهایی است که برای بزرگسالان استفاده می‌شود، علائم در کودکان و نوجوانان اغلب الگوهای متفاوتی دارد و ممکن است به‌طور منظم در دسته‌بندی‌های تشخیصی قرار نگیرد.

همچنین، کودکانی که دارای اختلال دوقطبی هستند، اغلب با سایر بیماری‌های سلامت روان مانند بیش‌فعالی (ADHD) یا مشکلات رفتاری نیز تشخیص داده می‌شوند که می‌تواند فرآیند تشخیص را پیچیده‌تر کند. 

درمان اختلال دو قطبی در کودکان و نوجوانان

درمان بیماری دو قطبی در کودکان و نوجوانان به‌طورکلی به‌صورت موردی و با توجه به علائم و عوارض جانبی دارو و سایر عوامل تعیین می‌شود. این روند درمانی می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

داروها

در درمان اختلال دو قطبی کودکان و نوجوانان، معمولاً همان داروهای مورداستفادهٔ بزرگ‌سالان تجویز می‌شود. زیرا  تحقیقات کمتری دربارهٔ ایمنی و اثربخشی داروهای دوقطبی در کودکان، نسبت به بزرگ‌سالان وجود دارد؛ بنابراین تصمیمات درمانی اغلب بر اساس تحقیقات بزرگسالان است.

روان‌درمانی

 درمان اولیه و طولانی‌مدت می‌تواند به جلوگیری از بازگشت علائم کمک کند. روان‌درمانی می‌تواند به کودکان و نوجوانان در مدیریت کارهای روزانه، توسعۀ مهارت‌ها ارتباطی، برطرف‌کردن مشکلات یادگیری و حل‌کردن مشکلات اجتماعی کمک کند.

روان‌درمانی همچنین می‌تواند در صورت نیاز، به درمان مشکلات سوءمصرف مواد رایج در کودکان بزرگ‌تر و نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی کمک کند.

آموزش روانی

آموزش روانی می‌تواند شامل یادگیری علائم اختلال دوقطبی و تفاوت آن با رفتارهای مربوط به سن رشد، موقعیت و رفتار فرهنگی مناسب کودک مبتلا به اختلال دوقطبی باشد. زمانی‌که والدین متوجه بشوند بیماری بایپولار چیست، بهتر می‌توانند فرزندشان را حمایت کنند.  

پشتیبانی

گفت‌وگو و آگاه‌سازی معلمان و مشاوران مدرسه، در بهبود روند بیماری کمک‌کننده خواهد بود.

داروها

  •   لیتیم 
  •   کاربامازپین
  • لاموتریژین
  • کوئتیاپین 
  •  کلونازپام
  • فلوکستین
  • اولانزاپین

افسردگی

افسردگی نوعی اختلال خُلقی است که باعث می‌شود فرد به‌طور مدوام احساس غم و اندوه کند. او همچنین علاقه‌اش را به موضوعاتی که در گذشته از آن‌ها لذت می‌برده است، از دست می‌دهد. در کل باید بگوییم که این بیماری بر احساس، تفکر و رفتار فرد تأثیر می‌گذارد؛ درنتیجه می‌تواند باعث بروز انواع مشکلات عاطفی و جسمی شود.

مدت زمان مطالعه: 11 دقیقه

افسردگی چیست؟

افسردگی نوعی اختلال خُلقی است که باعث می‌شود فرد به‌طور مدوام احساس غم و اندوه کند. او همچنین علاقه‌اش را به موضوعاتی که در گذشته از آن‌ها لذت می‌برده است، از دست می‌دهد. در کل باید بگوییم که این بیماری بر احساس، تفکر و رفتار فرد تأثیر می‌گذارد؛ درنتیجه می‌تواند باعث بروز انواع مشکلات عاطفی و جسمی شود.

احتمال دارد که فرد افسرده در انجام فعالیت‌های عادی روزمره مشکل پیدا کند و حتی گاهی‌اوقات احساس کند که زندگی هیچ ارزشی ندارد. افسردگی فراتر از یک ناراحتی عمیق است و بیمار نمی‌تواند به‌سادگی از آن خارج شود؛ اما در عین حال، نقطه‌ضعف هم نیست.

حتی اگر درمان طولانی شود، نباید ناامید شوید؛ چرا‌که بیشتر افراد مبتلا به این بیماری، با درمان، به زندگی عادی برمی‌گردند. روان‌درمانی، داروهای ضد افسردگی یا ترکیب هردوی این موارد، برای درمان فرد افسرده مؤثر هستند.

روان‌پزشکان انواع افسردگی را براساس علائم و علتشان نام‌گذاری می‌کنند. معمولاً دوره‌های افسردگی بدون هیچ دلیل واضحی پیش می‌آیند و در بعضی افراد، بدون هیچ دلیل روشنی، بیشتر طول می‌کشند.

انواع افسردگی

اختلال افسردگی ماژور (MDD)

این بیماری، دارای علائمی شدید است. این علائم بر فعالیت فرد و زندگی روزمرهٔ او تأثیر می‌گذارد، در آن اختلال ایجاد می‌کند و بیش از دو هفته طول می‌کشد.

اختلال دوقطبی

 افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، به‌طور متناوب دوره‌های خلق‌وخوی ضعیف و دوره‌های بسیار پرانرژی (مانیا یا شیدایی) دارند. احتمالاً این افراد در طول دوره‌هایی که خلق‌وخوی آن‌ها ضعیف است، برخی علائم بیماریمثل احساس غمگینی، ناامیدی یا کمبود انرژی را تجربه می‌کنند (فاز افسردگی دوقطبی).

افسردگی بعد از زایمان و پری‌ناتال

«پری‌ناتال» به‌معنای دوران حوالی تولد کودک است؛ ولی بسیاری از مردم به این نوع، افسردگی بعد از زایمان می‌گویند. این درحالی است که افسردگی پری‌ناتال می‌تواند در دوران بارداری تا یک سال بعد از زایمان خودش را نشان بدهد و احساس اندوه، استرس جزئی یا غم را در مادر ایجاد کند.

اختلال افسردگی مداوم (PDD)

PDD همچنین به‌عنوان دیستیمیا Dysthymia هم شناخته می‌شود و علائم آن کمتر از افسردگی ماژور است. باوجود این قضیه، باز هم افراد مبتلا به این اختلال، حدود دو سال یا بیشتر، علائم آن را تجربه می‌کنند.

اختلال ناخوشی پیش از قاعدگی (PMDD)

این اختلال شکل شدید سندروم پیش از قاعدگی (PMS) است. این حالت در روزها یا هفته‌هایی که به قاعدگی منتهی می‌شوند، در زنان روی‌ می‌دهد و روی خلق‌وخوی آن‌ها تأثیر می‌گذارد.

افسردگی سایکوتیک

افراد مبتلا به افسردگی روان‌پریشانه، دارای علائم شدید بیماری، هذیان یا توهم هستند. هذیان را می‌توانیم اعتقاد به مسائلی که در واقعیت وجود ندارند، تعریف کنیم. درمقابل توهم به دیدن، شنیدن یا لمس‌کردن چیزهایی گفته می‌شود که در واقعیت وجود ندارند.

افسردگی فصلی (SAD)

افسردگی فصلی یا اختلال عاطفی فصلی معمولاً در اواخر پاییز و اوایل زمستان شروع می‌شود و اغلب در فصل‌های بهار و تابستان علائم آن از بین می‌رود.

عوامل مؤثر در ابتلا

تغییرات شیمیایی در مغز

ناهنجاری در سطوح شیمیایی مغز ممکن است باعث بروز این بیماری شود.

ژنتیک

اگر یکی از بستگان شما مبتلا به این بیماری است، ممکن است بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار بگیرید.

اتفاقات مختلف زندگی

استرس، مرگ یکی از عزیزان، حوادث ناراحت‌کننده (تروما)، انزوا و نبود حمایت، می‌تواند باعث افسردگی شود.

شرایط پزشکی

درد و بیماری‌های جسمی مداوم می‌تواند باعث افسردگی شود. افراد مبتلا به بیماری‌هایی مانند دیابت، سرطان و بیماری پارکینسون، اغلب به افسردگی هم مبتلا هستند.

دارو

افسردگی از عوارض جانبی برخی از داروها نیز هست. مصرف دارو‌های غیرقانونی و روان‌گردان و همچنین نوشیدن الکل می‌تواند باعث افسردگی یا تشدید آن شود. 

شخصیت فرد

افرادی که به‌راحتی تحت‌فشار قرار می‌گیرند یا در کنار‌آمدن با فشارهای مختلف زندگی مشکل‌ دارند، ممکن است مستعد افسردگی باشند.

علائم و نشانه‌ها

افسردگی می‌تواند بر احساسات، ذهن و بدن فرد تأثیر بگذارد. بر این اساس، علائم بیماری عبارتند از:

  • بیمار احساس می‌کند بسیار غمگین، ناامید یا نگران است.
  • بیمار از چیزهایی لذت نمی‌برد که قبلاً با آن‌ها احساس شادی می‌کرد.
  • تمرکز یا به‌خاطرسپردن موارد مختلف، در بعضی از زمان‌ها بسیار سخت می‌شود.
  • بیمار مشکلات فیزیکی مثل سردرد، معده‌درد یا اختلال عملکرد جنسی را تجربه می‌کند.
  • بیمار به صدمه‌زدن به خود یا خودکشی فکر می‌کند.
  • بیمار به‌راحتی عصبانی یا ناامید می‌شود.
  • بیمار دچار کم‌خوری یا پرخوری می‌شود. (افزایش و کاهش اشتها)
  • در میزان خواب فرد تغییراتی ایجاد می‌شود.

علائم افسردگی در کودکان

علائم و نشانه‌های رایج افسردگی در نوجوانان و کودکان مشابه با بزرگسالان است؛ اما گاهی تفاوت‌هایی نیز دارد.

در کودکان کوچک‌تر، علائم شامل موارد زیر است:

  • غمگین‌بودن
  • تحریک‌پذیری
  • وابستگی
  • نگرانی
  • امتناع از رفتن به مدرسه
  • کمبود وزن

علائم افسردگی در نوجوانان 

  • غمگین‌بودن
  • تحریک‌پذیری
  • داشتن احساس منفی و بی‌ارزشی
  • عصبانیت
  • عملکرد ضعیف یا حضور ضعیف در مدرسه
  • احساس سوءتفاهم و حساسیت شدید
  • استفاده از موادمخدر یا الکل به‌صورت تفریحی
  • خوردن یا خوابیدن فراوان
  • آسیب‌رساندن به خود
  • ازدست‌دادن علاقه برای انجام فعالیت‌های عادی و اجتناب از تعامل اجتماعی

علائم افسردگی در افراد مسن

افسردگی از اتفاقاتی نیست که به‌طور طبیعی با افزایش سن به‌وجود بیاید و هرگز نباید با آن ساده و سهل‌‌انگارانه برخورد کرد. متأسفانه، این بیماری اغلب در افراد مسن تشخیص داده نمی‌شود و درنتیجه درمانی هم صورت نمی‌گیرد. سالمندان هم معمولاً تمایلی به درخواست کمک ندارند. علائم بیماری معمولاً در افراد مسن متفاوت هستند یا وضوح کمتری دارند. از علائم آن در افراد مسن می‌توانیم به موارد زیر اشاره‌ کنیم:

  • مشکلات حافظه یا تغییرات شخصیتی
  • خستگی
  • از‌دست‌دادن اشتها
  • مشکلات خواب یا از‌دست‌دادن علاقه به رابطۀ جنسی که ناشی از بیماری یا دارو نیست.
  • تمایل به ماندن در‌ خانه به‌جای بیرون‌رفتن برای معاشرت یا انجام کارهای جدید 
  • افکار یا احساساتی دربارۀ خودکشی، به‌ویژه در مردان مسن

علائم هشدار

اگر احساس افسردگی می‌کنید، در سریع‌ترین زمان ممکن به روان‌شناس و روان‌پزشک مراجعه کنید.

اگر فکر می‌کنید ممکن است به خودتان صدمه بزنید، یا اقدام به خودکشی کنید، فوراً با اورژانس تماس بگیرید.

اگر افکار خودکشی دارید:

  • به پزشک یا روان‌پزشک مراجعه کنید.
  • با یک دوست صمیمی یا اعضای خانواده در‌این‌باره صحبت کنید. 
  • اگر یکی از عزیزانتان در معرض خطر خودکشی قرار دارد یا اقدام به خودکشی کرده است، بهتر است شرایطی فراهم کنید که یک نفر در کنارش بماند و خودتان سریعاً برای دریافت کمک با اورژانس تماس بگیرید. همچنین اگر می‌توانید شرایط را کنترل کنید، فرد را شخصاً و سریعاً به بیمارستان برسانید.

تشخیص

همۀ افراد ممکن است گاهی احساس غم یا ناراحتی کنند؛ اما باید بدانید که علائم افسردگی شدیدتر است و دو هفته یا بیشتر طول می‌کشد.

روان‌پزشک برای تعیین اینکه آیا فردی به این بیماری مبتلاست یا نه، از بیمار سؤالاتی می‌پرسد. ممکن است از او بخواهد یک پرسش‌نامه را تکمیل کند و دربارۀ سابقۀ خانوادگی ابتلا به افسردگی نیز از او سؤالاتی بپرسد. روان‌پزشک همچنین ممکن است بیمار را معاینه یا آزمایش‌هایی را برای بررسی وجود سایر بیماری‌ها در فرد، تجویز کند. همچنین، می‌تواند از تست افسردگی نیز برای تشخیص کمک بگیرد. 

بررسی‌های بالینی

راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)  

متخصص ممکن است از معیارهای افسردگی که در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) منتشر شده است، برای تشخیص بیماری استفاده کند. خوب است بدانید که DSM-5 توسط انجمن روان‌پزشکی آمریکا منتشر می‌شود.

بررسی‌های آزمایشگاهی

پزشک ممکن است برای بررسی علل افسردگی، برای بیمار آزمایش کامل خون یا CBC و آزمایش بررسی عملکرد تیروئید تجویز کند.

بررسی‌های تصویربرداری

بررسی‌های تصویربرداری در تشخیص افسردگی جایگاهی ندارند.

درمان

داروهایی مثل انواع قرص ضد افسردگی و روان‌درمانی، برای اکثر افراد مبتلا به این بیماری مؤثر هستند. پزشک یا روان‌پزشک شما می‌تواند داروهایی را برای تسکین علائم تجویز کند؛ بنابراین مراجعه به روان‌پزشک، روان‌شناس یا سایر متخصصان سلامت روان، برای بیشتر افراد مبتلا به افسردگی مفید است.

اگر فرد به افسردگی شدید مبتلا شود، احتمالاً به بستری‌شدن در بیمارستان هم نیاز می‌شود. همچنین ممکن است نیاز شود که از یک برنامۀ درمانی تا زمان بهبود علائم افسردگی پیروی کند.

درمان دارویی

انواع بسیاری از داروها و قرص ضدافسردگی وجود دارند؛ ازجمله داروهایی که در بخش زیر به آن‌ها اشاره می‌کنیم. نکتۀ مهم این است که حتماً دربارهٔ عوارض جانبی احتمالی داروها با روان‌پزشک یا داروساز خود صحبت کنید.

مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)

پزشکان معمولاً درمان را با تجویز مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین شروع می‌کنند؛ چراکه این داروها عموماً عوارض جانبی کمتری نسبت به انواع دیگر داروهای ضد افسردگی دارند. ازجمله داروهای مهارکنندۀ انتخابی بازجذب سروتونین می‌توان به سیتالوپرام، فلوکستین و سرترالین اشاره‌ کرد.

مهارکننده‌های بازجذب سروتونین- نوراپی نفرین (SNRIs)

دولوکستین و ونلافاکسین ازجمله داروهای مهارکنندۀ بازجذب سروتونین-نوراپی‌نفرین هستند.

داروهای ضد افسردگی آتیپیکال

این داروها در هیچ‌یک از دسته‌بندی‌های داروهای ضد افسردگی دیگر قرار نمی‌گیرند. میرتازاپین و ترازودون در این دسته قرار دارند.

داروهای ضد افسردگی سه‌حلقه‌ای

این داروها مانند ایمی پرامین، نورتریپتیلین، آمی تریپتیلین و دوکسپین می‌توانند بسیار مؤثرواقع شوند. داروهای ضد افسردگی سه‌حلقه‌ای معمولاً تجویز نمی‌شوند؛ مگر اینکه ابتدا بیمار یک داروی SSRI را امتحان کرده و نتیجه نگرفته باشد.

مهارکننده‌های مونوآمین اکسیداز MAOI

ازآنجایی‌که مهارکننده‌های مونوآمین اکسیداز مانند ترانیل سیپرومین، فنلزین و ایزوکاربوکسازید می‌توانند عوارض جدی بدهند، معمولاً زمانی تجویز می‌شوند که سایر داروها مؤثر نیستند.

استفاده از MAOIها به دلیل تداخل‌های خطرناک (یا حتی کشنده) با برخی غذاها، شراب‌، داروها و مکمل‌های گیاهی، به یک رژیم غذایی مشخص نیاز دارد. این داروها را نمی‌توان با داروهای مهارکنندۀ انتخابی بازجذب سروتونین ترکیب کرد.

سایر داروها

گاهی داروهای دیگر به یکی از داروهایی ضدافسردگی اضافه می‌شوند تا تأثیرات آن را افزایش دهند. همچنین روان‌پزشک ممکن است با ترکیب دو داروی ضد افسردگی یا افزودن داروهایی مانند تثبیت‌کننده‌های خلق‌وخو، بر اثربخشی درمان دارویی بیفزاید. علاوه‌بر موارد قبل، داروهای ضداضطراب نیز ممکن است برای استفادۀ کوتاه‌مدت به رژیم دارویی اضافه شوند.

درمان غیردارویی 

مشاوره

صحبت با متخصص روان‌شناس، روان‌کاو یا روان‌پزشک را مشاوره می‌گویند. مشاوره به فرد کمک می‌کند تا مشکلات را بشناسد و مهارت‌های فردی خود را توسعه دهد. 

طب مکمل

افراد مبتلا به نوع خفیف این بیماری یا افرادی که علائم دائمی دارند، می‌توانند با درمان مکمل، زندگی بهتری را تجربه کنند. درمان مکمل، ماساژ، طب سوزنی، هیپنوتیزم و بیوفیدبک را در بر می‌گیرد.

جراحی

در ارتباط با تشخیص افسردگی، جراحی جایگاهی ندارد.

تحریک مغزی

معمولاً درمان با تحریک مغز به افرادی کمک می‌کند که افسردگی شدید دارند. از انواع درمان تحریک مغز می‌توانیم به الکتروشوک‌درمانی (ECT)، تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال یا تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه (TMS) و تحریک عصب واگ (VNS) اشاره کنیم.

تغذیه و مکمل

رژیم غذایی

  • سطح قند خون خود را متعادل نگه دارید.
  • حداقل ۲ تا ۳ بار در هفته ماهی روغنی تازه بخورید. بهترین منابع، ساردین، سالمون و قزل‌آلا هستند.
  • سطح اسیدآمینه را با افزایش مصرف غذاهای غنی از پروتئین افزایش دهید.
  • تریپتوفان یکی از موادی است که در عملکردهای حیاتی بدن نقش مهمی دارد. سطح این ماده را می‌توانید با صرف غذاهای غنی از پروتئین ازجمله گوشت، مرغ (به‌ویژه بوقلمون)، ماهی، لوبیا، تخم‌مرغ، عدس، آجیل و دانه‌ها افزایش دهید.
  • استفاده از مکمل با یک مولتی‌ویتامین باکیفیت حاوی ویتامین B هم مفید است.

برخی از منابع خوب ویتامین B عبارتند از:

  • غلات کامل
  • گوشت و مرغ
  • ماهی
  • تخم‌مرغ و لبنیات
  • حبوبات
  • دانه‌ها و آجیل
  • سبزیجات دارای برگ سبز تیره

مکمل

مخمر سنت جان

FDA این مکمل گیاهی را برای درمان این بیماری تأیید نکرده است؛ اما احتمال می‌رود روی درمان افسردگی خفیف یا متوسط ‌تأثیر بگذارد. درصورتی‌که به سراغ این مکمل می‌روید، این نکته را فراموش نکنید که مصرف مکمل‌های بدون نسخه می‌تواند با تعدادی از داروها، مانند داروهای قلب، داروهای رقیق‌کنندۀ خون، قرص‌های ضد بارداری، شیمی‌درمانی وموارد دیگر تداخل ایجاد کند.

همچنین، بهتر است هنگام مصرف داروهای ضدافسردگی از مصرف این مکمل گیاهی خودداری کنید؛ زیرا چنین ترکیبی می‌تواند عوارض جانبی جدی ایجاد کند.

اسیدهای چرب امگا ۳

اسیدهای چرب امگا ۳، به‌عنوان چربی سالمی در ماهی‌های آب سرد، بذر کتان، روغن کتان، گردو و برخی مواد غذایی دیگر پیدا می‌شوند. استفاده از مکمل‌های امگا ۳ به‌عنوان یک درمان احتمالی در حال بررسی است. هرچند این مکمل به‌طور کلی بی‌ضرر در نظر گرفته می‌شود؛ اما احتمال دارد که مصرف مقدار فراوان امگا ۳ با سایر داروها تداخل ایجاد کند. برای تأیید اینکه آیا مصرف غذاهای حاوی اسیدهای چرب امگا ۳ می‌تواند به کاهش علائم بیماری کمک کند، به تحقیقات بیشتری نیاز است.

منیزیم

منیزیم در طیف وسیعی از فرآیندهای بدن نقشی اساسی دارد و کمبود آن با ایجاد بیماری‌های سیستمیکِ مختلف ازجمله افسردگی و اضطراب مرتبط است.

منیزیم بعد از روی (زینک) در مقام دومین مادۀ معدنی قرار می‌گیرد که معمولاً کمبود آن در بدن افراد رایج است. استرس مزمن و مقادیر بالای قند نیز سطح منیزیم را در بدن کاهش می‌دهند. همچنین به نظر می‌رسد مصرف بیشتر منیزیم در رژیم غذایی، با کاهش علائم افسردگی مرتبط است.

ویتامین D

ویتامین D به‌عنوان «ویتامین آفتاب» هم شناخته می‌شود. خوب است بدانید که حدود ۹۰٪ از ویتامین D ما در اثر تابش خورشید، در پوستمان سنتز می‌شود. کمبود ویتامین D به‌عنوان یکی از مشکلات در حال گسترش و رایج در سراسر جهان شناخته می‌شود. احتمال دارد که این مشکل در ابتلا به افسردگی نقش داشته ‌باشد، به‌خصوص اگر فرد در زمستان احساس بدتری دارد.

زندگی با اختلال افسردگی

خودمراقبتی

افسردگی معمولاً اختلالی نیست که بتوانید به‌تنهایی آن را درمان کنید؛ اما علاوه‌بر درمان، مراحل خودمراقبتی زیر هم می‌تواند به شما کمک کند:

 به برنامۀ درمانی خود پایبند بمانید

جلسات روان‌درمانی یا نوبت مراجعه به روان‌پزشک را نادیده نگیرید. حتی اگر احساس می‌کنید که بیماری شما برطرف شده است، داروهای خود را قطع نکنید؛ چراکه ممکن است علائم بیماری عود کند یا علائمی شبیه به ترک‌کردن را تجربه کنید. فراموش نکنید که برای درمان و رهایی از افسردگی، زمان و صبر لازم است.

 دربارۀ افسردگی مطالعه کنید 

آموزش‌دیدن دربارهٔ وضعیت بیماری می‌تواند به شما قدرت و انگیزه بدهد تا به برنامۀ درمانی خود پایبند بمانید. خانوادۀ خود را تشویق کنید تا دربارۀ افسردگی اطلاعات به‌دست آورند. به این ترتیب، به اطرافیانتان در درک و حمایت بهتر از خودتان کمک کرده‌اید.

 به علائم هشداردهنده توجه کنید

  • با روان‌پزشک یا درمانگر خود برای شناخت عوامل تحریک‌کنندۀ علایم افسردگی‌ همکاری کنید.
  • برنامه‌ریزی کنید تا بدانید در صورت شدیدترشدن علائم افسردگی چه‌ کاری باید انجام دهید؟
  • در صورت مشاهدۀ هرگونه تغییر در علائم یا احساس خود، با روان‌پزشک یا درمانگر خود تماس بگیرید.

از مصرف الکل و موادمخدر خودداری کنید

ممکن است به نظر برسد که الکل یا مواد مخدر علائم بیماری را کاهش می‌دهند؛ اما به‌طورکلی در درازمدت علائم شدیدتر می‌شوند. این بدان معناست که چنین موادی درمان افسردگی را سخت‌تر می‌کنند. نکتۀ مهم دیگر این است که اگر دربارهٔ مصرف الکل یا مواد به کمک نیاز دارید، با پزشک یا درمانگر خود صحبت کنید.

در انزوا نمانید

سعی کنید در فعالیت‌های اجتماعی شرکت کنید و به‌طور منظم با خانواده یا دوستان دور هم جمع شوید. شرکت در گروه‌های حمایتی افراد مبتلا به افسردگی هم به شما کمک می‌کند؛ زیرا با افراد مشابه خود ارتباط برقرار می‌کنید. آن‌ها با چالش‌های مشابه شما روبه‌رو هستند و قادرید که تجربه‌های خود را با آن‌ها به اشتراک بگذارید.

 از خودتان مراقبت کنید

غذاهای سالم بخورید و فعالیت بدنی داشته باشید. فعالیت‌هایی مثل پیاده‌روی، آهسته‌دویدن، شنا، باغبانی یا کارهای دیگری انجام دهید که از آن‌ها لذت می‌برید.

 خواب کافی هم برای سلامت جسمی و هم برای سلامت روانی شما مهم است؛ بنابراین سعی کنید به‌اندازهٔ کافی بخوابید و اگر اختلال خواب‌ دارید، با پزشک خود دربارهٔ راهکارهای کنترل بی‌خوابی صحبت کنید.

ورزش

زمانی که افسردگی یا اضطراب دارید، در اکثر مواقع ورزش آخرین کاری است که به سراغ آن می‌روید؛ اما وقتی انگیزه پیدا کردید، ورزش می‌تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.

ورزش به پیشگیری و بهبود تعدادی از مشکلات سلامتی مثل فشارخون بالا، دیابت و آرتریت کمک می‌کند. تحقیقات دربارهٔ افسردگی، اضطراب و ورزش نشان می‌دهد که فواید روانی و فیزیکی ورزش نیز می‌تواند به بهبود خلق‌وخو و کاهش اضطراب کمک کند.

ارتباط بین افسردگی، اضطراب و ورزش کاملاً مشخص نیست؛ اما ورزش‌کردن و اشکال دیگر فعالیت بدنی قطعاً می‌توانند علائم افسردگی یا اضطراب را کاهش دهند و احساس بهتری در فرد ایجاد کنند. ورزش همچنین به جلوگیری از بازگشت بیماری و اضطراب پس از بهبودی کمک می‌کند.

ورزش منظم فواید روانی و عاطفی فراوانی دارد و ممکن است بتواند به کاهش استرس و اضطراب کمک کند. ازجملهٔ این فواید موارد زیر است:

  • ورزش باعث ترشح اندورفین در مغز می‌شود. این ماده‌ٔ شیمیایی می‌تواند حس‌وحال خوب را در شما تقویت کند.
  • ورزش کمک می‌کند تا ذهنتان را از نگرانی‌ها دور کنید؛ به‌ این‌ ترتیب می‌توانید از چرخۀ افکار منفی که خود تغذیه‌کنندۀ افسردگی و اضطراب هستند نیز دور شوید.
  • رسیدن به اهداف یا چالش‌های ورزشی، حتی موارد کوچک، اعتمادبه‌نفس شما را افزایش می‌دهد. همچنین تناسب‌ اندام نیز باعث ایجاد احساس بهتری دربارۀ ظاهرتان می‌شود.
  • ورزش و فعالیت بدنی به شما این فرصت را می‌دهد که با دیگران ملاقات یا معاشرت کنید. همین‌که در اطراف محلۀ خود قدم می‌زنید، فقط یک لبخند دوستانه یا احوالپرسی با دیگران به بهبود خلق‌وخوی شما کمک می‌کند.

چه مقدار ورزش کافی است؟

برای شروع ۳۰ دقیقه ورزش در روز به‌مدت سه تا پنج روز در هفته ممکن است به‌طرز قابل‌ توجهی علائم افسردگی یا اضطراب را بهبود ببخشد.

یادتان بماند که مزایای ورزش برای کمک به سلامت روان، فقط در صورتی ممکن است دوام بیاورد که در درازمدت به برنامۀ ورزشی‌ خود پایبند بمانید. 

آیا باید برای دریافت برنامۀ ورزشی به پزشک مراجعه کنم؟

  • قبل از شروع یک برنامۀ ورزشی جدید با پزشک خود مشورت کنید تا مطمئن شوید که این برنامه برای شما بی‌خطر است. پزشک راهنمایی خواهد کرد که کدام فعالیت‌ها، چه مقدار ورزش، چه سطح و شدتی از فعالیت، برای شما مناسب است.
  • پزشک شما داروهایی که مصرف می‌کنید و همچنین شرایط سلامتی شما را در نظر می‌گیرد. او همچنین ممکن است توصیه‌های مفیدی دربارهٔ شروع کار و حفظ انگیزه برای ادامهٔ کار، به شما بدهد.
  • اگر به‌طور منظم ورزش می‌کنید؛ اما علائم افسردگی یا اضطراب همچنان در زندگی روزمرۀ شما اختلال ایجاد می‌کند، به پزشک یا روان‌پزشک خود مراجعه کنید. ورزش و فعالیت بدنی راه‌های بسیار خوبی برای کاهش علائم افسردگی یا اضطراب هستند؛ اما جایگزینی برای جلسه‌های درمانی گفت‌وگومحور (روان‌درمانی) یا داروها به حساب نمی‌آیند.

داروهای ضد افسردگی در بارداری و شیردهی

اگر در دوران بارداری یا شیردهی هستید، برخی از داروهای ضدافسردگی ممکن است خطر بیشتری برای سلامت جنین یا شیر‌خوار شما داشته باشند. اگر باردار شدید، قصد بارداری دارید یا درصورتی‌که به کودک خود شیر می‌دهید، حتماً به روان‌پزشک و پزشک خود اطلاع دهید. روان‌پزشک و پزشک دربارۀ مصرف داروها و عوارض ناشی از آن‌ها برای جنین یا نوزاد شیرخوار توضیح می‌دهند. حتی در صورت لزوم، با تغییر داروهای مصرفی در روند دارودرمانی شما کمکتان می‌کنند.

داروها

  • اسیتالوپرام
  • پاروکستین
  • ونلافاکسین
  • ترازودون 
  • تریمیپرامین
  • فنلزین

اختلال خواب

خواب یک روند بیولوژیکی پیچیده در بدن است. هنگام خواب با اینکه بی‌هوش هستید اما مغز و فعالیت‌های بدنی شما همچنان فعال است تا سلامت بدن شما بواسطۀ این کارهای مهم توسط بدن حفظ شود. به همین دلیل وقتی خواب باکیفیتی ندارید، در ادامه احساس خستگی دائمی پیدا می‌کنید. اختلالات خواب همچنین روی سلامت بدن، سلامت روان و زندگی روزانه تاثیر می‌گذارد.

مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه

تعریف علمی خواب چیست؟

خواب یک روند بیولوژیکی پیچیده در بدن است. هنگام خواب با اینکه بی‌هوش هستید اما مغز و فعالیت‌های بدنی شما همچنان فعال است تا سلامت بدن شما بواسطۀ این کارهای مهم توسط بدن حفظ شود. به همین دلیل وقتی خواب باکیفیتی ندارید، در ادامه احساس خستگی دائمی پیدا می‌کنید. اختلالات خواب همچنین روی سلامت بدن، سلامت روان و زندگی روزانه تاثیر می‌گذارد.

اختلالات خواب چیست؟

منظور از اختلالات خواب شرایطی هستند که الگوی نرمال خواب شما را مختل می‌کند. بیش از ۸۰ نوع اختلال خواب وجود دارد که در ادامه به چند اختلال مهم اشاره می‌کنیم:

  • بی‌خوابی: ناتوانی در خوابیدن و خواب ماندن(یعنی بعد از به خواب رفتن فرد بیدار نشود و خواب ادامه دار باشد). این شایع‌ترین نوع اختلال خواب است.
  • وقفۀ تنفسی در خواب (آپنۀ خواب): نوعی بیماری تنفسی که باعث می‌شود تنفس شما در خواب حدود ۱۰ ثانیه قطع شود.
  • سندرم پای بی‌قرار: احساس سوزن‌سوزن‌شدن یا گزگز در پاها همراه با میل شدید برای حرکت‌دادن.
  • پرخوابی: ناتوانی در بیدار ماندن طی روز. که باعث خواب آلودگی شدید (نارکولپسی) در طول روز می‌شود.
  • اختلالات ریتم شبانه‌روزی: داشتن مشکل در چرخۀ خواب و بیداری که مانع خوابیدن و بیدار شدن در زمان مشخص می‌شود.
  • پاراسومنیا (خواب‌پریشی): رفتار غیرمعمول هنگام خوابیدن یا بیدارشدن مانند راه‌رفتن، حرف زدن و غذا خوردن.

کسانی که در طی روز احساس خستگی می‌کنند ممکن است درگیر یکی از اختلالات خواب باشند. میزان خواب مناسب در طی شبانه‌روز برای بزرگسالان بین ۷ تا ۸ ساعت است و خود این مقدار به سبک زندگی شما، سن، میزان سلامت بدن و میزان خوابتان طی روزهای اخیر بستگی دارد.

علائم و نشانه‌های اختلالات خواب

این نشانه‌ها بسته به نوع اختلال می‌توانند متفاوت باشند که اما به طور کلی شامل موارد زیر می‌شوند:

  • سخت خوابیدن به طوری که بیشتر از نیم ساعت طول بکشد تا خوابتان ببرد.
  • مشکل در خواب‌ماندن و یا گاه و بیگاه بیدارشدن میانۀ شب و ناتوانی در خوابیدن دوباره.
  • خروپف کردن، نفس‌نفس زدن و احساس خفگی‌کردن هنگام خواب.
  • احساس اینکه بعد از آرام‌گرفتن در تخت نیاز دارید که جابه‌جا شوید. جابه‌جا‌شدن و تکان‌خوردن معمولاً این حس را تسکین می‌دهد.
  • احساس ناتوانی در حرکت به وقت بیدارشدن.

طی روز هم ممکن است نشانه‌های دیگری در خود مشاهده کنید که مشخصاً از خواب ناکافی در شب نشئت می‌گیرد:

  • خواب آلودگی طی روز: در میانۀ روز مجبور به چرت‌زدن می‌شوید یا هنگام فعالیت‌های روزانه خوابتان می‌برد.
  • تغییرات رفتاری مانند دشواری در تمرکز و توجه.
  • تغییرات خلقی مانند تحریک پذیری و مشکل در مدیریت احساسات.
  • دشواری در به انجام‌رساندن به موقع کارها و نداشتن عملکرد مناسب شغلی و تحصیلی.

اگر این نشانه‌ها را در خود می‌بینید و در شب خواب ناکافی دارید، باید توسط پزشک معاینه شوید.

عوامل مؤثر در ابتلا

موارد زیر باعث افزایش احتمال ابتلا می‌شوند:

  • ابتلا به یک بیماری زمینه‌ای تشخیص داده‌نشده.
  • استرس.
  • کار زیاد و شیفت‌های دیروقت.
  • داشتن سابقۀ اختلالات خواب در خانواده.

طبق تحقیقات انجام‌شده مشخص شده است که خانم‌ها نسبت به مردان اختلالات خواب بیشتری را تجربه می‌کنند. علاوه بر این، حدود نیمی از بزرگسالان بالای ۶۵ سال به نوعی از اختلال خواب مبتلا هستند.

علائم هشدار

اگر انواع خوددرمانی را امتحان کرده‌اید و تغییری در خود مشاهده نکرده‌اید، باید سراغ یک متخصص این حوزه بروید. به خصوص اگر موارد زیر برایتان اتفاق افتاد، باید سریع‌تر از یک متخصص وقت بگیرید:

  • مشکل اصلی شما خواب‌آلودگی در طی روز است و خوددرمانی نیز تاثیری نداشته است.
  • هنگام خواب احساس خفگی، قطع‌شدن تنفس و نفس‌تنگی دارید.
  • در مواقع نامعمول خوابتان می‌برد مانند هنگام صحبت‌کردن، راه‌رفتن و غذا‌خوردن.

تا می‌توانید علائم خود را با جزئیات برای پزشک شرح دهید تا او بهتر بتواند از وضعیت شما آگاه شود.

تشخیص

بررسی بالینی

برای تشخیص پزشک در ابتدا از سوابق پزشکی، سوابق خواب و اختلالات آن می‌پرسد و معاینۀ فیزیکی انجام می‌دهد.

بررسی آزمایشگاهی

ممکن است هم پزشک برای شما یک مطالعه خواب (پلی سومنوگرافی) تجویز کند. این تست بدن شما را هنگام خواب نظارت می‌کند و داده‌های زیر را جمع‌آوری می‌کند:

  • تغییرات در امواج مغزی
  • حرکات چشم‌
  • نرخ تنفس
  • فشار خون
  • ضربان قلب و فعالیت الکتریکی قلب و دیگر عضله‌ها

دیگر انواع مطالعۀ خواب ممکن است این موضوع را چک کنند که شما چقدر سریع در روز هنگام چرت روزانه به خواب می‌روید یا اینکه آیا می توانید در طول روز بیدار و هوشیار بمانید یا خیر.

درمان

درمان دارویی

بسته به نوع اختلال خواب، پزشک داروهای متفاوتی برای شما تجویز می‌کند:

  • بی‌خوابی: داروهای کمک به خوابیدن مانند: ملاتونین، زولپیدم، زالپلون، دوکسپین و…
  • سندروم پای بی‌قرار: داروهایی مانند گاباپنتین یا پرگابالین
  • نارکولپسی (حملۀ خواب): محرک‌ها یا داروهای کمک‌کننده به بیدارماندن مانند مدافینیل

درمان غیردارویی

راه‌های مختلفی برای درمان اختلال خواب نسبت به نوع آن وجود دارد:

  • تغییر در برنامه خواب شما به منظور ایجاد یک برنامۀ منظم و رعایت بهداشت خواب.
  • درمان شناختی رفتاری.
  • تغییر داروها یا دوزهایی از آنها که باعث خوابیدن بیش از حد می‌شود (فقط با تأیید پزشک باید انجام شود.)
  • استفاده از دستگاه سی‌پپ برای کنترل آپنه خواب.
  • نوردرمانی

این پزشک شما خواهد بود که نوع درمان را بسته به شرایطتان تعیین می‌کند و دربارۀ اثرات جانبی نیز با شما صحبت خواهد کرد.

تغذیه و مکمل

چه ویتامین‌هایی به خوابیدن کمک می‌کند؟

بعضی از مکل‌های طبیعی مانند ملاتونین، سنبل الطیب (علف گربه)، منیزیم یا چای بابونه می‌تواند برای بعضی‌ها تاثیرگذار باشد. اما شواهدی قطعی دال بر تأثیرگذاری آن‌ها وجود ندارد.

با این حال مکمل‌هایی وجود دارند که ممکن است کارساز باشند که البته مصرفشان نیاز به مشورت با پزشک دارد:

  • ملاتونین: هورمونی است که به کنترل خواب کمک می‌کند. این مکمل ممکن است برای اختلال خواب شیفت کاری و پرواززدگی (جت لگ) مناسب باشد. همچنین ممکن است باعث رقیق شدن خون شود که باعث می‌شود مصرفش برای خانم‌های باردار و افرادی که داروهای رقیق کننده خون مانند وارفارین مصرف می کنند فقط با مشورت پزشک باشد.
  • گیاه سنبل الطیب یا علف گربه که کیفیت خواب را افزایش می‌دهد و مصرف آن در دوزهای مشخص مشکلی ایجاد نمی‌کند اما توسط خانم‌های باردار نباید مصرف شود.
  • منیزیم گلیسینات یا سیترات منیزیم هم می‌تواند با تغییر مقدار برخی از انتقال دهنده‌های عصبی که اثر آرام بخش دارند، باعث ارتقای کیفیت خواب شود. استفادۀ بیش از حد از آن باعث مشکلات گوارشی مانند اسهال می‌شود. هنگام بارداری می‌توان از آن با مشورت پزشک استفاده کرد.
  • چای بابونه که به به خواب‌رفتن کمک می‌کند و به طور کلی مصرف آن برای همه آزاد است.

با اینکه این موارد می‌توانند به اختلالات خواب کمک کنند اما مطالعات محدودی پیرامون آن‌ها انجام شده است و نتایج قطعی در این زمینه وجود ندارد.

کمبود کدام ویتامین باعث اختلال در خواب می شود؟

در این باره هم تحقیقات مختلفی انجام شده است تا مشخص شود که آیا کمبود ویتامین‌های مشخصی باعث اختلالات خواب می‌شوند یا خیر.

تحقیقی در سال ۲۰۱۸ نشان داد که ارتباط بالقوه‌ای بین کمبود ویتامینِD و اختلال خواب وجود دارد. البته با توجه به سایر اطلاعات موجود در مورد اثرات کمبود ویتامینD، این ارتباط چندان تعجب‌آور به نظر نمی‌رسد. اما خود محققان این مطالعه نیز نتایج آن را بحث‌برانگیز می‌دانند و اعلام می‌کنند که نیاز به تحقیقات بیشتری است. به این معنی که اگرچه که این ارتباط واقعا وجود دارد اما شاید صرفاً یکی از عوامل اختلال خواب، کمبود ویتامینD باشد.

ممکن است کمبود ویتامین‌های دیگر نیز منجر به کاهش کیفیت خواب شود. برای مثال کمبود آهن هم به عنوان یک عامل بالقوه ابتلا به سندروم پای بی‌قرار شناخته می‌شود که البته همچنان برای نتایج قطعی‌تر نیاز به مطالعات بیشتری است.

زندگی با اختلالات خواب

چگونه بهتر به خواب برویم؟

پزشک ممکن است در این باره تغییراتی پیرامون بهداشت خواب تجویز کند تا بهتر بخوابید. بهداشت خواب شامل ایجاد تغییراتی در روتین خواب شماست تا محیطی مناسب برای خوابیدن ایجاد کنید:

  • ایجاد محیط خواب راحت: اطمینان حاصل کنید که محل خواب دمای مناسبی دارد و ساکت و تاریک است. اگر صداهای اطراف ممکن است شما را بیدار نگه دارد از گوش‌گیر استفاده کنید. اگر هم نور اذیتتان می‌کند از چشم‌‌بند خواب یا پرده‌های تیره در اتاق استفاده کنید.
  • به حداقل‌رساندن استرس: تا می‌توانید میزان استرس را قبل از خواب کاهش دهید. مثلا می‌توانید کارهای فردایتان را زودتر قبل از خواب لیست کنید تا نگرانی فردا را هنگام خواب نداشته باشید. این کار همچنین باعث مثبت‌شدن حالت ذهنی شما نیز می‌شود.
  • برای کاری غیر از خواب از تخت استفاده نکنید: از تماشای تلویزیون، استفاده از موبایل و غذا خوردن در تخت قبل از خواب دوری کنید.
  • یک روتین مشخص برای هنگام خوابیدن تعیین کنید: هر شب یک کار مشخص مانند دوش‌گرفتن، گوش‌دادن به موسیقی یا کتاب‌خواندن را انجام دهید. سعی کنید قبل از خواب مدیتیشین انجام دهید. صبح‌ها حتی در روزهای تعطیل و مرخصی سر ساعت مشخص از خواب بیدار شوید.
  • به ساعت نگاه نکنید: ساعت را از جلوی دید خود بردارید و به گوشی به جز هنگام زنگ گذاشتن نگاه نکنید. اگر تا ۲۰ دقیقه خوابتان نبرد، از تخت بیرون بروید و کاری مانند کتاب‌خواندن یا یک فعالیت آرامش‌بخش که نیاز به نگاه‌کردن به صفحۀ گوشی یا تلویزیون نداشته باشد، انجام دهید.
  • به‌طور منظم ورزش کنید: ورزش یکی از بهترین راه‌ها برای ارتقای کیفیت خواب است اما اگر مبتلا به اختلالات خواب هستید تا ۴ ساعت قبل از خواب ورزش نکنید. همچنین قبل از خواب از انجام ورزش‌های سنگین خودداری کنید.

می‌توان از اختلالات خواب پیشگیری کرد؟

از همۀ انواع اختلالات خواب مشخصا نمی‌توان پیشگیری کرد اما می‌توان خطر ابتلا را با تمرین رفتارهای درست خواب کاهش داد.

برای خواب بهتر از چه چیزهایی باید دوری کرد؟

برای اینکه خواب بهتری داشته باشید، از موارد زیر قبل از خواب خودداری کنید:

  • نوشیدنی‌های کافئین‌دار و الکلی
  • مصرف تنباکو
  • چرت‌زدن بعد از ساعت ۳ بعدازظهر
  • شکلات
  • غذاهای سنگین

داروها

  • ملاتونین
  • زولپیدم

منبع: آکسون لایف